Freitag, 3. August 2012

فیلمهای آنلاین. مرگ یزدگرد/ بهرام بیضایی.زندگی زیباست/ روبرتو بنینی. پیانیست/ رومن پولانسکی


 - Death of Yazdgerd (Eng Sub) Beyzayi
فيلم کامل مرگ يزدگرد ۱۳۶۱ مهدی هاشمی و سوسن تسليمی
این فیلم با بالاترین کیفیت موجود بارگذاری شده است
مرگ یزدگرد [مجلس شاه کُشی] (به انگلیسی: Death of Yazdgerd) نمایشنامه، تئاتر، و فیلمی است به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی.
نخستین بار از یکم تا بیستم آبان ۱۳۵۸ این نمایش به کارگردانی خود بیضایی در تالار چهارسوی تئاترشهر اجرا شد.[۱]
 نمایش‌نامه، داستان مرگ یزدگرد است که به مرو می‌گریزد و به طور ناشناس در آسیابی پناه می‌گیرد. از زبان آسیابان، زن آسیابان و دخترشان بیان می‌شود و همه روایت‌ها با هم تفاوت دارد.
در نخستین صفحهٔ نمایش‌نامه و نخستین صحنه فیلم این نوشته دیده می‌شود: «...پس یزدگرد به سوی مرو گریخت و به آسیایی درآمد. آسیابان او را در خواب به طمع زر و مال بکشت...» -تاریخ!
بیضایی این نمایش‌نامه را با عنوان مرگ یزدگرد [مجلس شاه کُشی] نوشت توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان (تهران) منتشر شد. نخستین بار از یکم تا بیستم آبان ۱۳۵۸ این نمایش به کارگردانی خود بیضایی در تالار چهارسوی تئاترشهر اجرا شد. در سال ۱۳۶۰ فیلمی از اولین اجرای صحنه‌ای «مرگ یزدگرد» ثبت شد. این فیلم کار «گروه فیلم لیسار»، به سرمایه شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران است. فیلم مرگ یزدگرد رنگی بوده و مدت آن ۱۲۰ دقیقه است.
نخستین و واپسین نمایش همگانی آن در سال ۱۳۶۱، و در نخستین جشنواره فیلم فجر بود.
نمایشنامه ای درباره مرگ یزدگرد سوم و حمله اعراب به ایران.

موبد: ... باید به سراسر ایران‌زمین پندنامه بفرستیم.
زن: پندنامه بفرست ای موبد، اما اندکی نان نیز بر آن بیفزای. ما مردمان از پند سیر آمده‌ایم و بر نان گرسنه‌ایم.
گویند چون هزاره به سر رسد دوران میش بشود و دوران گرگ اندر آید؛ و دیویسنان بر کالبد افریشتگان پای کوبند
تاریخ را فاتحان می نویسند.
ما همه شکار مرگ بودیم و خود نمی دانستیم.داوری پایان نیافته است.بنگرید که داوران اصلی از راه می رسند.آنها یک دریا سپاهند.نه درود می گویند و نه بدرود؛نه می پرسند و نه گوششان به پاسخ است.آنها به زبان شمشیر سخن می گویند
(شما را که درفش سپید بود این بود داوری. تا رای درفش سیاه آنان چه باشد! (بهرام بیضایی، مرگ یزدگرد،۱۳۵۷
دیالوگها بی نظیره
از نکات جالب و حاشیه ای این فیلم که بعد از انقلاب اسلامی در سال 1361 و توسط خود صدا و سیما تهیه شده, حضور بازیگران زن بدون حجاب و عدم حضور چهره پرداز زن در گروه عوامل فیلم است.

مرگ يزدگرد/ خلاصه داستان:
مؤبد، سركرده و سردار سپاه يزدگرد سوم در آسيابي نزديك مرو گرد مي آيند تا آسيابان، همسر و دختر او را به اتهام قتل پادشاه محاكمه كنند. روايت هاي آسيابان و همسر و دخترش با هم تعارض دارد. يكي مي گويد پادشاه را به جرم تجاوز به همسرش كشته، ديگري مي گويد جسدي كه با جامه ي پادشاه بر ميانه ي آسياب افتاده آسيابان است كه به دست پادشاه كشته شده تا همه تصور كنند كه پادشاه مرده است. بيرون از آسياب سپاه شاه مقتول با اعراب مسلمان درجنگ و گريزند. لحظه اي كه داوري به پايان مي رسد و صاحب منصبان سپاه حكم بر برائت آسيابان و خانواده اش مي دهند. سربازي خبر از پيشروي اعراب مي آورد. همسر آسيابان مي گويد كه داوري به پايان نرسيده است و اينك داوران اصلي، با پرچم هاي سياه، از راه مي رسند.
سردار ......... چرا خیره مانده اید؟ من این جامه سرداری را به دور خواهم افکند.این جنگی نا امید است.او برای ما جهانی ساخت که دفاع کردنی نیست.هان چرا خیره مانده اید؟
زن ............. ای مرد ببین؛ از همان آستان که آمدن آن شاه ژنده پوش را دیدی نگاه کن؛ اینک در پی او سپاه تازیان را می بینم .
(سرکرده شمشیر کش و سراسیمه به درون می دود)
سرکرد ه ... ما همه شکار مرگ بودیم و خود نمی دانستیم.داوری پایان نیافته است .بنگرید که داوران اصلی از راه می رسند. آنها یک دریا سپاهند. نه درود می گویند و نه بدرود؛ نه می پرسند و نه گوششان به پاسخ است. آنها به زبان شمشیر سخن می گویند! (موبد تیغ در کف به درون می دود)
موبد ......... ما در تله افتاده ایم؛ تازیان. تازیان!
(سرباز با شمشیر برهنه به درون می دود)
سرباز ....... تیغ بکشید! نیزه بردارید! زوبین ها؛ تیبره ها-
سردار ...... جمله بیهوده! به مرگ نماز برید که اینک بر در ایستاده است. بی شماره؛ چون ریگهای بیابان که در توفان می پراکند و چشم گیتی را تیره می کند!
زن .......... آری، اینک داوران اصلی از راه می رسند. شما را که درفش سپید بود این بود داوری ؛ تا رای درفش سیاه آنان چه باشد!
(خاموشی)

 
زندگی زیباست
زندگی زیباست (به ایتالیایی: La vita è bella) نام فیلمی ایتالیایی به کارگردانی روبرتو بنینی می‌باشد. نیمهٔ اول این فیلم دربارهٔ گوییدو یک یهودی است که تازه به شهر آمده درگیر ماجرای عشقی می‌شود. نیمهٔ دوم فیلم به مسألهٔ یهودی‌ستیزی در زمان جنگ جهانی دوم می‌پردازد. این فیلم در ردهٔ فیلم‌های کمدی قرار می‌گیرد.
 زندگی زیباست جایزهٔ اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی‌زبان، اسکار بهترین موسیقی متن و همچنین اسکار بهترین بازیگر مرد (روبرتو بنینی) را در سال ۱۹۹۸ کسب کرد.


دوستی نوشته بود صفحه پخش مستقیم فیلم ها کوچک است. شما با کلیک روی فیلم (کلیک روی دگمه سمت راست ماوس) میتوانید صفحه فیلم را بزرگ کنید.

 
پیانیست (به انگلیسی: The Pianist) فیلمی است ساخته رومن پولانسکی. فیلم بر مبنای داستان واقعی زندگی نوازندهٔ پیانوی یهودی، ولادیسلاو اشپیلمن در دوران جنگ جهانی دوم در لهستان و اشغال این کشور توسط آلمان به قلم خودش ساخته شده‌است. وی در آن دوران آثار موسیقی شوپن را در ایستگاه رادیویی ورشو می‌نواخت.
ررومن پولانسکی کارگردان این فیلم، از آن به عنوان مهم‌ترین فیلم خود یاد کرده‌است. وی در کودکی بمباران‌های ورشو توسط نازیها را تجربه کرده و مادرش را در همین بمبارانها از دست داده‌است.
رومن پولانسکی کارگردان فیلم بعد از متهم شدن به تجاوز جنسی به یک دختر ۱۳ ساله و برای فرار از زندانی شدن، در سال ۱۹۷۸ از آمریکا خارج شد و از آن زمان تاکنون به آمریکا باز نگشته‌است. اسکار بهترین کارگردانی برای پیانیست را هریسون فورد از طرف او دریافت کرد و ۵ ماه بعد در فرانسه به وی تحویل داد.[۱]

فیلم های دیگر (فارسی)
فیلمهای دیگر (انگلیسی)

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen